شیعیان و عرفان شیعه

« علوم و معارف ناب و نورانی شیعه و احکام شرعی»

شیعیان و عرفان شیعه

« علوم و معارف ناب و نورانی شیعه و احکام شرعی»

شیعیان و عرفان شیعه

وبلاگی در:
*** معرفی عرفان شیعه ***
1- دفاع از حقانیت مذهب حقه ی شیعه
2-بیان مسائل اعتقادی شیعه
3-احکام و مسائل شرعی شیعه
4-تاریخ تحلیلی اسلام
5-مسائل اخلاقی و عرفان صحیح
6-احوال و آثار علماء و بزرگان شیعه

آدرس قبلی در بلاگفا:
www.shiaian.blogfa.com

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ مرداد ۰۱، ۱۵:۳۸ - ناشناس
    سلام

جمعه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۱:۲۰ ب.ظ

۴

سوالاتی درباره توبه از آیت الله خوشوقت (ره)

جمعه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۱:۲۰ ب.ظ

 

س1: «مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[1]، چه عملی به تبدیل سیئات به حسنات تسریع می‌­بخشد؟

ج: توبه، گناهکار اگر توبه کرد خدا می‌­گوید روی همه گناهان را خط می­‌کشم،‌ به عنوان تشویق که گناهکار زود برگردد و الّا اگر دَر توبه را خدا می‌­بست گناهکار می‌گفت من که دیگر توبه‌­ام قبول نیست ده تا آدم بیشتر می‌کشم، آیا این خوب است؟! اینجوری می‌­شد.

س2: اگر در مسیر حرکت به سوی خداوند به زمین خوردیم چگونه خودمان را جمع و جور کنیم؟

ج: جمع و جور کردنش با توبه است. ‌بگو غلط کردم دیگر گناه نمی­‌کنم و بلند شو. اگر بخوابی کار تمام شده است. وقتی زمین خوردی بلند شو و توبه کن و راه بیفت. دوباره تصمیم بگیر تا چهل روز پنجاه روز راه میافتی. ‌خوردی زمین دوباره تصمیم بگیر. کم‌کم کاری می­‌کنی که دیگر تصمیم نمی­‌خواهد و با یک تصمیم تا آخر عمر گناه ترک می­‌شود ان شاء الله.

س3: درست است هر گناه عواقبی دارد، امّا دیگر تحمل عذاب وجدان گناهان گذشته‌­ام را ندارم، چه کنم؟

ج: توبه کن درست می­‌شود. بی­خود می­‌گویی. شما یک خزانه درست کرده­‌ای و همه چیز را آنجا ضبط کرده‌­ای و نگه می‌­داری، ‌(اگر) توبه کنی گناه می­‌پرد و می‌­رود و راحت می­‌شوی. توبه نکرده‌­ای که این حرف­‌ها را می­زنی. دیگر (باید) تصمیم بگیری واجب را انجام بدهی و حرام را ترک کنی آن­وقت همه را فراموش می­‌کنی ان شاء الله از حالا به بعد کارهایت درست انجام می­‌گیرد.

س4: اینکه مثلاً قبلا در زمان گذشته گناه کرده­‌ایم در این حالت آیا الآن سرزنش کردن خودمان مطلوب است یا اینکه باید بگوییم گذشته گذشته است باید به فکر آینده باشیم؟

ج: نه، فقط باید توبه کنی، واجب شرعی است تصمیم بگیرد از حالا به بعد دیگر گناه نکند، این وظیفه است. غیر از این وظیفه نیست دیگر. بعد هم جبران چیزهایی که جبران دارد، نماز نخوانده‌­ای باید قضا کنی، روزه خورده‌­ای باید قضا کنی و کفّاره بدهی، مال مردم خورده‌­ای باید پس بدهی. این­‌ها را باید آدم تائب انجام بدهد و الّا توبه‌­اش توبه نیست.

س5: هر چه بود را فراموش کنند؟

ج: بله دیگر، هی در ذهن خود بیاوری فایده­‌اش چیست؟ تصمیم بگیر از حالا به بعد دیگر گناه نکنی از گذشته هم پشیمان بشوی کافی است، این توبه نصوح است ان شاء الله.

س6: برای اینکه توبه واقعی کنیم چه کنیم؟

ج: تصمیم بگیرید که گناه نکنید. اگر تصمیم نگیرید یا تصمیم ضعیف بگیرید زمین می­‌خورید. توبه واقعی نیست، توبه زبانی می‌شود.

س7: بعضی از اساتید اخلاق یا بعضی از کتاب­‌های اخلاق هستند که برای اینکه آدم ترک گناه بکند توصیه‌­هایی می­‌کنند مثلاً می­‌گویند که اگر مرتکب گناه شدی روزه بگیر یا یک عمل خاصی را برای تنبیه بدن و نفس پیشنهاد می­‌کنند که دیگر مرتکب گناه نشود، این راه را شما تایید می­‌کنید؟

ج: این‌­ها درست نیست، این­ها «مِن عندی» است،(یعنی) من درآوردی است. خدا گفته است یکی از واجبات بعد از گناه این است که فوراً توبه کنی. باید توبه کنی نه اینکه روزه بگیری. روزه بگیری و توبه نکنی دوباره گناه می­‌کنی دیگر. فوراً باید توبه کنی، این را خدا توصیه می­‌کند[2].

س8: غیر از اینکه مثلاً توبه می­‌کنی...؟

ج: این غیر را نداریم، بعضی­‌هایشان این را توصیه نمی­‌کنند. نه، هیچکدام از آن­ها به درد نمی­‌خورد الّا توبه، توبه نکنی کار درست نمی‌­شود. توبه فوراً واجب است. توبه نکنی خودش گناه است، با گناه که نمی­‌شود آدم مشکل را درست کند، توبه را عقب بیاندازی گناه است، باید فوراً توبه کنید.

س9: ما بعد از توبه بدن را تنبیه کنیم چطور؟

ج: بار سوم و چهارم بدن (به تنبیه) عادت می­‌کند، بدن شلاق خور است دیگر. تصمیم بگیری گناه نکنی از همه تنبیه­‌ها بهتر است، امّا شیطان می­‌گوید آن تصمیم را نگیر و هی خودت را بزن. اگر بزنی عادت می‌­شود دیگر فایده ندارد.

س10: یعنی بعد از گناه فقط توبه واجب است؟

ج: توبه بعد از گناه واجب فوری است، واجب نیست، واجب فوری است. عقب بیاندازی گناه کرده­‌ای.

س11: با توجه به اینکه بعد از گناه توبه یک واجب فوری است از طرفی هم گناه باعث شده دل تیره شود آیا این توبه و استغفار فقط زبانی و لفظی نیست؟

ج: نه دیگر، وقتی آدم به آثار گناه، تهدیدهای الهی نسبت به گناه باور داشته باشد سعی می­‌کند جدی توبه کند و دیگر آن کار را نکند. منتهی باز امکان دارد زمین بخورد چون اوّل کار است امّا توبه واجب فوری است که از گذشته پشیمان شود، استغفار کند و تصمیم داشته باشد گناه نکند. این توبه است.

س12: آیا لازم است برای توبه بدانیم چه گناهی انجام داده‌­ایم؟

ج: لازم نیست، هر گناهی که انجام دادی توبه کن، بعد هم واجب است یاد بگیری گناه چیست که دیگر اشتباهاً انجام ندهی، گذشته‌­ها را خدا می­‌بخشد. اما واجب شرعی است گناهان و واجبات هر دو را یاد بگیریم، اگر یاد نگیریم گاهی واجبات را ترک می­‌کنیم گاهی هم محرّمات را مرتکب می‌­شویم، یکی از واجبات شرعی یادگیری وظائف و تکالیف شرعی است.

س13: در روایت آمده است: «مَا یَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ‌ أَقَرَّ بِهِ»[3]، چرا فرد اقرار به گناه کند؟

ج: بعضی‌­ها گناه می­‌کنند ولی قبول ندارند گناه است. وقتی قبول ندارد گناه است توبه هم نمی­‌کند. آن کسی توبه می­‌کند که باور کند گناه کرده است و بعد ترک کند، بنابراین کسی که می­‌گوید: نه، این کار من خیلی هم خوب است، توبه نمی­‌کند. آن زن بی­‌حجاب می­‌گوید: زن با حجاب اُمُّل می­‌شود، حجاب مال جنگلی­‌هاست، لذا به گناه اقرار نمی‌­کند، توبه هم نمی­‌کند.

س14: اقرار به گناه چگونه انجام می­‌گیرد؟ یعنی بگوید که خدایا من فلان گناه را کردم؟

ج: بگوید: قبول دارم که گناه است، اعتراف کند که این عملش گناه است.

س15: اینکه مستحب است در آداب دعا و توبه قبل از اینکه شروع کند گناهانش را یکی‌یکی به یاد بیاورد برای خدا بشمارد، این چه اثر تربیتی دارد؟

ج: اثرش این است که ابتهال یرای انسان می‌­آورد، آدم می‌­بیند خودش گناه کرده است شرمنده می­‌شود، لذا بیشتر و دقیقتر توبه می­‌کند تا هیچ چیز نگوید لذا امتیازش زیاد است.

س16: در یکی از جلسات قبل فرمودید که بعضی از گناهان انسان را بیش از شصت سال عقب میاندازد، آن­ها چه گناهانی هستند و راه علاجش چیست؟

ج: مقصود ماهیت گناه نیست. گاهی ماهیت گناه خیلی بد و سخت است گاهی نه. (به شرایط) طرف (بستگی دارد). آدم به یک کسی ظلم می­‌کند که آن شخص یک شرایطی دارد که اگر این ظلم نسبت به شخصی که فاقد آن شرایط است انجام بگیرد آن اثر را ندارد، این فرد خُرد می‌­شود، ضایع می­‌شود، همه چیزش از دست می‌­رود، امّا آن طوری‌­اش نمی­‌شود، این­ها اثر می­‌گذارد.

س17: آیا درست است می‌­گویند که بعضی از گناهان را وقتی انجام دادی تا آخر عمر توفیق توبه پیدا نمی­‌کنی؟

ج: نه، یک چنین گناهی نداریم. هر گناهی شما بکنید درِ توبه باز است. ما دیگر از بت­‌پرستها بدتر که نداشتیم، آدم کشته بودند، دزدی کرده بودند، زنا کرده بودند، هر کاری بگویی کرده بودند. حرامزاده هم بودند امّا آدم خوبی شدند. توبه کنیم درست است. عقل کار کند و انسان را وادار به توبه کند کار تمام می­‌شود.

س18: آیا پس از توبه می‌­توان به توفیقات سلب شده مجدد دست یافت؟

ج: بله، اگر توبه کردیم نصف قضیه تمام است، نصفش را هم با اطاعت فرمان خداوند مجدد باید فراهم کنیم، اگر من توبه کردم، نماز نخوانم که نمی‌­شود، توبه کردی باید نماز هم بخوانی، روزه هم بگیری، اطاعت فرمان خدا بعد از توبه خیلی از کارها را درست می­‌کند.

س19: اگر گناه کبیره‌­ای را چند سال قبل انجام داده باشیم و الآن توبه کرده باشیم ولی چند نفر از آن گناه مطلع باشند آیا خداوند این گناه را بر دیگران پوشیده قرار می­‌دهد؟

ج: اگر شما واقعاً توبه کرده‌­ای و اعمالت در جامعه عوض شده است، ‌دیگران هم می‌­فهمند و فکرشان برمی­‌گردد. امّا اگر برنگردد معلوم می­‌شود شما هنوز برنگشته­‌اید لذا دیگران از تو هنوز آن باور را دارند و الّا زود فراموش می­‌شود. خدا از اذهان پاک می‌­کند.

س20: آیا با توبه مجازات های اُخروی که نوشته­‌اند نتیجه وضعی و تجسّم خود اعمال است انجام نمیشود؟

ج: نه خیر، همه چیز دست خداست، بر روی آن­ها خط می­‌کشد، شما توبه کن و راحت باش، خدا مجسّمه سازی نمی‌­کند.

س21: شخصی که بیش از صد بار گناهی را که مغضوب خداست عالماً و عامداً انجام داده برای توبه و جبرانش موفق می‌­شود؟

ج: دیگر بدتر از کافر که نیست، کافر توبه کند قبول است، این­همه بت­‌پرستها مسلمان شدند چطور شد؟ درِ توبه به روی همه باز است. اگر خدا می­‌گفت توبه قبول نیست چکار می­‌کرد؟ بیشتر مشکلات فراهم می­‌شد، نکبت گناه اقتضا می‌­کند که خدا برای توبه دَر درست نکرده است. هر کسی می­‌خواهد بیاید بتپرست، کافر، آزاد است خدا قبول می­‌کند.

س22: آثار سوء گناهان گذشته آیا به نحوی قابل جبران هست که این فرد اگر توبه کرد مثل کسی که از اول اصلاً گناهی نکرده است قابلیت رشد داشته باشد؟

ج: گناهان دو جور هستند، گاهی حکم خاصی ندارند. گاهی حکم خاصی دارد مثلاً وقتی توبه کردیباید روزه‌­ها را قضا کنی، این­‌ها سر جایش است، امّا می‌­خواهی بدون این­‌ها توبه کنی؛ توبه نیست. آثار سوء سرجایش است، اما اگر شروع کردی به قضا به اندازه­‌ای که امکان دارد و از حالا به بعد هم شروع به اطاعت فرمان کردی همه‌چیز درست می­‌شود ان شاء الله. کاسه مردم را شکستی باید بروی جبران کنی، از این کارها، دَرِ گوش مردم زده­‌ای باید بروی او را راضی کنی. این­‌ها از آثار توبه واقعی است، اما اگر توبه کردی این­‌ها را دست نزدی فائده ندارد.

س23: می­‌گویند این  به آن حدّی می‌­رسد که مثل آن کسی که گناه نکرده قابل رشد باشد؟

ج: خدا وجودش برای همه علی السواء است دیگر، همه راه دارند منتهی اگر کسی درست گوش به حرف خدا بدهد حرکت می‌کند و الّا نه، بنابراین این هم می‌­تواند. آن­هایی که آمدند کربلا شهید شدند، همان یک لحظه خوب شدند.

س24: باز هم بین خود همان­‌هایی هم که شهید شدند آن کسی که از اول گناه نکرده بود مقرّب تر است دیگر؟

ج: در آن­‌ها اینطور داریم؟!

س25: نمی­‌دانم، حالا هر چه کمتر گناه کرده باشد مقرب‌تر نیست؟

ج: به هر حال غرض این است که این­‌ها فرصت دارند که بیایند کارهایی که نکرده­‌اند را انجام بدهند و لو بهتر از این نمی­‌شد، این­‌ها توبه کردند آمدند و حضرت هم قبولشان کرد.

س26: روایتی از حضرت رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند: هر کس مرتب توبه خود را بشکند« کَالْمُسْتَهْزِئِ‌ بِرَبِّهِ»[4] است، این یعنی چه؟

ج: یعنی همین دیگر. مگر نمی­‌گوید دیگر گناه نمی­‌کنم؟ بعد گناه می­‌کند، یعنی چه؟ اینکه به خدا میگوید گناه نمی­‌کنم راست نمی‌گوید، جدّی نیست، مسخره است. می­‌خواهی گناه کنی و می­‌گویی گناه نمی­‌کنم!

س27: این قصد بر ادامه گناه مانند استهزاء است یا اینکه طرف بنا بر گناه ندارد و بعد گناه می­‌کند؟

ج: اینکه به خدا می­‌گویی گناه نمی‌­کنم دیگر امّا می‌­خواهی گناه کنی همان استهزاء است.

س28: روایتی نقل کرده‌­اند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَیَّدَ الْمُؤْمِنَ‌ بِرُوحٍ‌ مِنْهُ‌ تَحْضُرُهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُحْسِنُ فِیهِ وَ یَتَّقِی وَ تَغِیبُ عَنْهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُذْنِبُ فِیهِ وَ یَعْتَدِی»[5] ؟

ج: روایت داریم در حال گناه ایمان نیست، آدم موقعی که مشغول گناه است ایمان ندارد، وقتی گناه تمام می‌­شود عقلش سر جایش می­‌آید و آن وقت بر سرش (می­‌کوبد) می‌­زند و توبه می‌­کند. این مال آن ایمان­‌های ضعیف است که گاهی هست و گاهی نیست، زمان گناه نیست، زمانی هم که گناه نمی­‌کند هست، اما اگر اطاعت فرمان خدا را ادامه بدهد به نقطه­‌ای می­‌رسد که ایمان غایب نمی‌­شود و همیشه حاضر است و انسان هیچ‌وقت گناه نمی­‌کند و معصوم می­‌شود.

س29: ما از کجا بدانیم که خداوند توبه ما را پذیرفته است؟

ج: یک علامت خیلی واضح و روشن دارد، هر وقت بعد از توبه دیدی گناه نمی­‌کنی توبه­‌ات قبول است، اما اگر گناه می­‌کنی اصلا ًتوبه نکرده‌­ای، پس یک علامت روشن و قطعی دارد[6]. توبه کرده‌­ای که چه کار کنی؟ گناه نکنی، وقتی شما داری دوباره گناه می­‌کنی، پس توبه نکرده‌­ای، لذا قبول هم نیست، اما اگر ترک گناه را بعد از توبه ادامه دادی، علامت این است که توبه­‌ات قبول است و گناهان گذشته را هم خدای متعال محو کرده و بخشیده است. هر کسی خودش می‌­تواند حساب کند، ببیند اگر باز هم گناه می­‌کند، توبه نکرده است، اگر گناه نمی­‌کند مسأله را جدی گرفته و توبه کرده است. خدای متعال در قرآن کریم اعلام کرده است: من دو طایفه را دوست دارم، یکی کسانی که اهل تقوا هستند، « فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»[7]، خدا آدم­‌هایی را که گوش به حرف خدا می­‌دهند دوست دارد، یکی هم«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»[8]، آن­هایی که هر بار گناه می­‌کنند توبه می­‌کنند خدا این‌­ها را هم دوست دارد، برای این که گناهکاران به سوی خدا بیایند و کمتر گناه کنند.

س30: آیا کسی که گناه کبیره زیادی انجام داده است بعد از توبه می­‌تواند به مقامات بالا برسد؟

ج: چرا نمی­‌تواند؟ او طبق وظیفه‌­اش عمل کند. نمازهایی را که نخوانده است قضا کند، روزه‌هایی را که نگرفته است بگیرد. اگر مال مردم را خورده است پس بدهد، اگر خمس نداده است بدهد، این­‌ها را عمل کند مثل آدمی است که تازه «وَلَدَتهُ اُمُّه»،

س31: آیا در تاریخ نمونه‌­ای هم داشته­‌ایم که چنین افرادی به مقامات عالی رسیده باشند؟

ج: نمونه نمی­‌خواهد. چرا نشده است؟ غالب این­هایی که خوب شدند اوّلش که خوب نبودند.

س32: آیا کسی که خیلی گناه کرده اگر تصمیم بگیرد می‌­تواند مانند سلمان فارسی بشود؟

ج: به صورت کلی بله، اگر گناه را کنار بگذارد توبه کند، راه خدا باز است. (خدا) به روی هیچ‌کسی نمیگوید نه. مگر مسلمانان صدر اسلام و زمان پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله همه­ بت­‌پرست نبودند؟ آیا خدا گفت: چون شما بت‌پرست هستید، زنا کرده­‌اید، شراب خورده­‌اید، آدم کشته­‌اید، نیایید؟! یا اینکه گفت: کشته­‌هایتان هم هیچ، همه را زیر پا بگذارید و بیایید، این­‌ها بدتر از آن­‌ها که نیستند، خدا گفته است بیایید، تمام شد. منتهی همت ضعیف است، اما اگر کسی بیاید عمّار می‌­شود، ابوذر می‌­شود، مقداد می‌­شود، مقامش بالا می­‌رود، مگر سلمان زرتشتی نبود؟ در پیری هم موفق شد و شد «سَلْمَانُ‌ مِنَّا».[9]

س33: آیا توبه کردن برای گناهی که چندین بار نسبت به آن گناه توبه خود را شکسته­‌ایم و احتمال اینکه دوباره به آن گناه بازگردیم بیش از نود درصد است،‌ این توبه فائده­‌ای دارد ؟

ج: بله، باز باید توبه‌­کنی،‌ چون نکنی باز گناه بیشتر می‌­کنی.

س34: با توجه به اینکه توبه می‌­بایست مناسب گناهی که انسان مرتکب شده باشد، توبه توّابین پذیرفته می‌­شود؟

ج: هر کسی توبه کند توبه‌­اش پذیرفته می‌­شود.

س35: مراد قیام توّابین بعد از شهادت امام حسین علیه السلام است؟

ج: آن گروه اسمشان توّابین است، معلوم نیست که توبه کرده باشند. وقتی امام حسین علیه السلام را به کشتن دادند حالا چه توبه‌­ای کرده­‌اند، دیگر امام حسین علیه السلام که زنده نمی‌­شود. باید آن­وقت می­‌آمدند و نمی­‌گذاشتند ایشان را بکشند. حالا که کشته‌­اند، چهار هزار تایشن هم کشته بشوند چه فایده‌­ای دارد.

س36: اخلاق توّابین چگونه باید باشد؟

ج: اخلاق توابین عمده‌­اش این است که دیگر گناه نکند ان شاء الله. با عمل ثابت کند که من توبه کرده­‌ام و الّا توبه کنی و باز دوباره گناه کنی یعنی توبه نکرده­‌ای. اخلاق توّابین یعنی کارهایی که سابق باید می­‌کرد و نمی­‌کرد را حالا باید انجام بدهد و کارهایی که سابق انجام می­‌داد و می‌­باید نمی­‌کرد را حالا باید ترک کند، این اخلاقش است. نماز بخواند، روزه بگیرد، دروغ نگوید‌، به نامحرم نگاه نکند این اخلاق توابین است.

س37: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِیداً ، یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ»[10]، این اصلاح عمل یعنی چه؟

ج: اصلاح عمل دو جور است، یکی گناهان گذشته را اصلاح می­‌کند، لذا در قرآن کریم آمده و در روایت هم آمده اگر انسان از گناهان گذشته توبه کند خدا گناهان گذشته را پاک می­‌کند[11] و به جایش حَسَنات می‌­نویسند، بعد هم که می­‌خواهی عمل کنی چون تقوا داری عمل­‌هایت درست از آب در می­‌آید، هم گذشته اصلاح می‌­شود و هم آینده.

س38: در رعایت تقوا گاهی دو سه هفته موفق هستیم امّا به ناگاه در برحه‌­ای از زمان در شرایطی زمین می­‌خوریم و دوباره به همین شکل، چه کنیم رعایتمان همیشگی بشود؟

ج: راهش این است که هر وقت زمین خوردی فوراً پا شوی ان شاء الله همیشگی می‌­شود، امّا زمین خوردی بگیری بخوابی از دستت می‌­رود. تا زمین خوردی توبه کن و راه بیفت، این باعث می­‌شود به حدی می‌­رسی که دیگر زمین نخوری ان شاء الله و الّا مبتدی زمین می­‌خورد دیگر، چون نفس غالب است، ولی چاره‌­ای نیست. باید وقتی زمین خورد فوراً بلند شود، خدا او را کمک می­‌کند ان شاء الله.

س39: آدم می‌­ترسد تا آخر عمرش مبتدی بماند؟

ج: نه دیگر، اگر این را ادامه بدهد نمی­‌ماند، مگر اینکه توبه‌­اش درست نباشد که تند تند زمین بخورد.

س40:«فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ»[12]، این آیه شریفه درباره قتل خطایی است، وقتی فرد قتل خطایی می­‌کند این «تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ» یعنی چه؟ مگر کار خطا توبه لازم دارد؟

ج: خُب بله، خطا یک چیزی دارد دیگر. پدر آن فرد را در آورده‌­ای. او را کشته‌­ای. بخواهی به فرمان خدا برگردی باید دو ماه روزه هم بگیری، (آن­وقت) کاملاً آثارش حذف می‌­شود.

س41: یعنی توبه این­جا معنای دیگری دارد یا همان است؟

 ج: معنایش همان است دیگر، کاری که باید بکنی نکنی، توبه نکرده‌­ای. دو ماه روزه می­‌گیری آن­وقت آدم می­‌فهمد آدمکشی صرفه ندارد. صلاح نیست. امّا روزه نگیری ممکن است دوباره اقدام (به آدمکشی) کنی.

س42: برای اینکه آن تصاویری که از قبل در ذهن مانده است و گاهی تجسّمش می‌­آید و اذیت می­‌کند از بین برود چه کنیم؟

ج: تصاویر خوب جدید که بیاید آن­‌ها می‌­رود آن زیر قایم می‌­شود و دیگر نمی­‌آید. شما سعی کنید اعمال صالحه را به عنوان وظیفه انجام بدهید دیگر تصاویر این­‌ها(اعمال صالحه) بر آن­‌ها غالب می‌­شود و فراموش می‌­شوند.

س43: بزرگانی مثل میرزاجواد آقا ملکی رحمه الله و دیگران می‌­گویند گناهان خاص را در ذهنتان یکی یکی به یاد بیاورید بگویید؟

ج: حالا لازم نیست. به آن تفصیل لازم نیست امّا اجمالاً از گناه باید توبه کنیم، واجب شرعی است.

س44: آیا توبه باعث آمرزش کل گناهان می‌شود یا بعضی­‌هایشان مثل حق الناس باقی می‌­ماند؟

ج: توبه قبول است اما این­‌ها وظائف بعدی است. توبه قبول است اما وظائف بعدی این است که مال مردم را خورده‌­ای باید بدهی، نماز نخوانده‌ای باید قضا کنی، روزه خورده‌­ای باید بگیری، این‌ها را باید مراعات کنی. اگر مراعات نکنی توبه نکرده‌­ای، معنایش این است. توبه یعنی دیگر گناه نکنی و این گناه است. پول داری بدهی پول بده. نمازت را می‌توانی قضا کنی باید قضا کنی اگر نکنی توبه نکرده‌­ای.

س45: تَطَهُّر در کنار توبه و تقوا یعنی چه؟ آیا غیر از آنهاست؟

ج: منظور از تَطَهُّر در آیه همان استعمال آب در إزاله نجاست است، 

س46: آیا اول باید ترک گناه کرد و بعد وارد مستحبات شد یا اینکه با توبه و تصمیم جدی همزمان حواسمان به آنها هم باشد؟

ج: این را باید باور کرد که انجام مستحبات با گناه هیچ فایده‌­ای ندارد، این را باید باور کنی. حالا میتوانی گناه نکنی آن‌ها را هم بجا بیاوری فَبِها، نمی‌­توانی باید همه نیرو را خرج این ترک گناه بکنی وقتی این درست شد بعد آنها را انجام بدهی، اختیار با خود شماست.

س47: آیا درست است که «سُوءَ الْخُلُقِ ذَنْبٌ لایُغفَرُ»؟

ج: بله دیگر، چون (اخلاق بدی است که) ثابت است، آدم نمی‌­تواند دست بردارد و با اخلاقش همه را زخمی می­‌کند و مرتب مرتکب گناه می‌­شود. در اثر همین سُوء خلق از این گناه که توبه کرد یک گناه دیگر انجام می­‌دهد[13] لذا لایُغفَرُ.

س48: در روایت از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که توبه تا زمانی که جان به گلو برسد هم پذیرفته میشود[14]، اما در قرآن کریم فرمود «وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ»[15] آیا این روایت با قرآن قابل جمع است؟

ج: بله، دیگر قرآن تنهاست دیگر. دیگر وقتی آدم دید مرگ آمد وقت توبه هم نیست[16]. توبه آدم باید سالم باشد تا توبه کند. وقتی شرایط مرگ رسید آدم از کار می‌افتد.

س49: آیا تعارضی بین روایت و آیه است؟

ج: نه.

س50: چه چیزی باعث می‌­شود که آدم در توبه تصمیم ضعیف بگیرد؟ چه موانعی برای توبه است؟

ج: عمده­‌اش همان عادت است. آدم به گناه عادت کرده است و دلش نمی‌­آید دفعةً تصمیم قطعی بگیرد و دیگر گناه نکند. دلش نمی‌­آ‌ید. آن مقدار که دلش می‌­آید و می­‌گیرد پنجاه یا شصت درصد است، چهل درصد را نمی­‌گیرد و از همان چهل درصد زمین می‌­خورد. امّا اگر عادت نباشد جور دیگر می‌­شود. این عادت خیلی مهم است و بعد هم علاقه. آدم به لباس­‌های بدنش علاقه دارد. اگر در خیابان جلوی شما را بگیرند بگویند:«آقا، لخت شو، لباسهایت را بده»، چقدر تصمیم می­‌گیرید ندهید؟ این­قدر مسأله مهم است که امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ‌ قُتِلَ‌ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ الشَّهِیدِ»[17]، در مقام دفاع از مال اگر کسی کشته شود شهید است یعنی جدی تصمیم می­گیرد و از اول نمی­‌گوید بابا ارزش جانم بیشتر از این‌هاست، بدهم برود، اینجور نیست. تا می­‌تواند دفاع می‌­کند، چون علاقه دارد. ما علاقه­‌ای که به لباسمان داریم به تقوا و دینمان نداریم. این است که آن­جا به راحتی زیر پا می­‌گذاریم ولی این را حاضر نیستیم، دعوا می‌­کنیم، می‌­زنیم، می­‌خوریم تا مثلاً فرار کنیم و ندهیم. خدا مرحوم آقای طباطبایی را رحمت کند، ایشان این داستان را نقل می­‌کردند که آن زمانی که روس­‌ها آمده بودند و آذربایجان را اشغال کرده بودند این‌­ها (روسها) فقیر بودند، شب‌ها وقتی خلوت می‌­شد در خیابان­‌ها می‌آمدند آدم لخت می­‌کردند. یک شب که از شب­‌های محرم و صفر بود یک آقای روضه خوانی آخر وقت شب از روضه‌­ها به خانه­‌اش برمی‌­گشت. یکی از سربازهای روسی جلویش را گرفته بود که لخت شو، اتفاقاً این آقا در خانه شان رسیده بود. او عبایش را روی زمین پهن می­‌کند و هر چه داشت داخل آن می­‌ریزد و به جای این­که به این سرباز بدهد از دیوار در خانه می‌­اندازد. سرباز روسی می‌­ماند چه کار کند. به هر حال آن مقدار که به لباسمان، به پولمان، به دنیایمان، علاقه داریم به دین و ایمان و تقوایمان علاقه نداریم. این علامت این می‌­شود که ما ضعیف تصمیم بگیریم و الّا به اندازه لباسمان تصمیم بگیریم (دینمان) زود نمی‌­دهیم، طول می­‌کشد، مقاومت می­‌کنیم، دفاع می­‌کنیم. این باعث می­‌شود که نوع ما تصمیم به توبه می­‌گیریم زمین می­‌خوریم. ولی چاره‌­ای نیست، واجب شرعی است که دوباره، سه باره، چهارباره و آن­را رها نکنیم. بالاخره خدا ببیند ما می­‌خواهیم و راست می‌­گوییم کمک می­‌کند. خدا کمک می‌­کند و توبه واقعی واقع می­‌شود، امّا اگر همین را ادامه بدهیم نمی شود دیگر.

س51: در بعضی از روایات دستوراتی برای زیاد شدن رزق داده شده است، مثلاً ذکر استغفار یا «لَا حَوْلَ‌ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[18] ، آیا صحیح است؟

ج: بله، اگر گفته‌­اند درست است، منتهی آدم عمل کند اثر می­‌بیند عمل نکند نه. نگفته‌­اند منظور از استغفار استغفرالله است، بلکه توبه از گناه است. اگر توبه کنیم یکی از علل و اسباب روزی فراهم می­‌شود اما اگر گفتیم استغفرالله و گناه هم کردیم؛ گناه توبه را می­‌شکند و باعث محروم شدن از روزی می­‌شود.

س52:  حالا آن اذکار لفظی که توصیه شده است آیا تعداد مخصوص دارد یا نه؟

ج: اگر تعداد مخصوص گفته‌­اند، عیب ندارد.

س53: آیا این درست است که کسی که در ابتدای راه است باید بیشتر ذکر استغفار بگوید و در مراتب بعدی ذکر تهلیل را ادامه بدهد؟

ج: نه­‌خیر، استغفار توبه نیست. توبه واجب است. پله اول انجام واجب و ترک گناه است و عمل برخلاف این‌ها، توبه لازم دارد. استغفار هم نکنی کافی است. تصمیم بگیری که گناه نکنی کافی است. استغفار یک چیز دیگر است. از اوّل باید با ذکر تهلیل شروع کنیم به حضور پروردگار متعال.

س54: یعنی آن ذکر استغفار هم بعد از تهلیل است؟

ج: لازم نیست، واجب آن توبه است. این یک چیز دیگر است. من بد کرده‌­ام آثارش را ببخش.

س55: مگر با صِرف توبه نفرمودید آثار گناهان قبلی­ از بین می­‌رود؟

ج: نه، بنا شد بعضی از گناهان اثر بعدی داشته باشد. شما اگر چند سال گناه کرده‌­ای مثلاً نماز نخوانده‌ای توبه این‌ها را پاک نمی­‌کند، باید نماز را قضا کنی، روزه خواری کرده‌­ای، توبه این را پاک نمیکند، باید این‌ها روزه را قضا کنی، کفاره آمد باید کفاره­‌اش را هم بدهی، مال مردم را خورده­‌ای باید بروی پس بدهی، این‌ها جزء تتمیم توبه است، اگر این‌ها را نکنی توبه نکرده‌­ای.

س56: خُب با انجام همین‌­ها با استغفار چه چیز را از خدا می­‌خواهیم که پاک کنیم؟

ج: استغفار اضافه است، یک چیز اضافه است، برای پوشش انداختن روی آثار گناهان، لذا گفته­‌اند هفتاد دفعه استغفار کن، توبه یک دانه­‌اش بیشتر واجب نیست، این اضافه است، اثرش مساعد با توبه است.

س57: آیا برای ذکر استغفار باید گناه خاصی مد نظرمان باشد تا از آن استغفار کنیم؟

ج: نه خیر، از مطلق گناه انسان توبه می‌­کند.

س58: اگر یادمان نمی­‌آید که گناهی کرده باشیم، چه طور؟

ج: بعضی­‌ها می­‌گویند همین گناه است. چطور یادش نمی‌­آید؟! بله، ممکن است گناهان خاص را به یاد نیاورد امّا اجمالاً آدم می‌فهمد که یک کارهایی کرده است.

س59: امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل شخصی که استغفار کرد فرمودند«ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ إِنَّ لِلِاسْتِغْفَارِ دَرَجَةَ الْعِلِّیِّینَ‌»[19] چرا حضرت این فرد را که استغفار کرده است نفرینش کردند؟

ج: قضیه شخصیه است. لابدّ طرف یک جوری بوده است، یک آدم عوضی بوده است و ایشان می­‌گفت با استغفار هم توبه نمی‌کند. فقط استغفار می‌­گوید و الّا به طور کلی هر کسی از گناهش برگردد و استغفار کند، توبه­‌اش قبول است و خدا می‌­پذیرد. «ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ» هم لازم نیست، آن شرایط هم لازم نیست. فقط گناه نکند کافی است. آن شخص یک جوری بود، اطلاعات امام درباره او به نوعی بود که می­دانست این استغفارش موافق با واقعیتش نیست. یا حرام خور بوده یا زیاد چاق بوده مثلاً از آن راه های حرام لذا این حرف­ها را به او زده است و الّا توبه خالی کافی است.

س60: بعضی اوقات احساس می­‌کنم که چه در درس و چه در عبادات مورد سلب توفیق قرار گرفته‌­ام، در این موارد چه باید کرد؟

ج: باید دید کی و کجا مرتکب خلاف شده­‌ای، باید توبه کنی ان شاء الله دوباره راه را از سر بگیری.

س61: اگر نداند از کجا خورده است چه طور؟

ج: ممکن است نداند از کجا خورده است باز باید توبه کند. لازم نیست بداند از کجاخورده است. ممکن است خیلی کارها انجام بدهد. اجمالاً باید آن خرابی حال، تمایل زیاد به دنیا، این‌ها همه علامت این است که یک جایی اشکال پیدا کرده است، اگر مشخص شد فبها و الا اجمالاً باید توبه کند.

س62: کسی توبه می­‌کند بعد از مدتی گناه انجام می­‌دهد باز مجدد توبه می‌­کند این روند ادامه دارد، بعد از توبه تا زمانی که گناه نکرده باتقواست؟

ج: چون توبه آن است که گناه نکند و شما که قصد گناه داری، نمی­‌شود، چون توبه نکرده‌­ای.

س63: گناهی را که در کودکی انجام داده‌­ام آیا آثارش را می‌­بینم؟

ج: بله دیگر، اگر توبه نکنی می­‌بینی، اگر در کودکی آن گناه را زیاد کرده باشی برایت عادی می‌­شود و بعداً هم ادامه می­‌دهی آثارش هم ظاهر می‌­شود ولی اگر توبه کنی دیگر انجام ندهی آثار محو می‌­شود.

س64: آیا ممکن است انسان گناهی انجام بدهد و توبه کند ولی تا آخر عمر اثرات معنوی مثل عدم استجابت دعا و غیره باقی بماند؟

ج: نه، اگر راست می­‌گوید توبه کرده است،‌ زمینه اجابت دعا را فراهم کرده است.

س65: اگر شیعه اثنی‌­عشری هم گناه بزرگی مرتکب شود و توبه نکند در عذاب جهنّم معذّب می­‌شود؟

ج: مُخَلَّد نمی‌­شود بلکه مشمول شفاعت می­‌شود و او را بیرون می­‌آورند.

س66: خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ»[20]یعنی چه؟

ج: آدم گناهکار از خدا  فاصله گرفته است. به خدا پشت کرده است. باید با توبه به طرف خدا برگردد، این‌ فرار به طرف خداست.                       

س67: «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً»[21] یعنی چه؟

ج: از چیزهای دیگر جدا شو و  متصل به خدا شو.

س68: امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرموده‌­اند: «وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّهِ»[22]، این کلام با این دو آیه شریفه «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ»، «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً» چه فرقی دارد؟    

ج: از خدا به غیر خدا فرار کردن بد است، از عذاب خدا فرار کن به طرف چیزهای خوب خدا.

س69: این چند عبارت کدامش برای تهییج به سمت بندگی و توبه بیشتر محرّک­‌تر است؟

ج: بسته به میزان ایمان شما دارد، اگر ایمان زیاد باشد فرار زودتر و سریع‌تر انجام می‌­شود، ایمان ضعیف باشد یواش و کندتر انجام می‌­شود.

پرسش و پاسخ از عارف باللّه حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه


[1] - سوره مبارکه فرقان، آیه 70

[2] - سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‌یَقُولُ‌ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أُجِّلَ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَى اللَّیْلِ‌ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ‌ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ‌.(کافی، ج‌2، ص437)

[3] -  کافی، ج‌2، ص426

[4] - عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: مَثَلُ الِاسْتِغْفَارِ مَثَلُ وَرَقٍ عَلَى شَجَرَةٍ تُحَرَّکُ فَیَتَنَاثَرُ وَ الْمُسْتَغْفِرُ مِنْ ذَنْبٍ وَ یَفْعَلُهُ کَالْمُسْتَهْزِئِ‌ بِرَبِّهِ. (کافی، ج‌2، ص504)

[5] - دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ ع فَقَالَ لِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَیَّدَ الْمُؤْمِنَ‌ بِرُوحٍ‌ مِنْهُ‌ تَحْضُرُهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُحْسِنُ فِیهِ وَ یَتَّقِی وَ تَغِیبُ عَنْهُ فِی کُلِّ وَقْتٍ یُذْنِبُ فِیهِ وَ یَعْتَدِی .... (کافی، ج‌2، ص268)

[6] - سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» قَالَ یَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ.          ( کافی، ج‌2، ص432)

[7] -  سوره مبارکه آل‌عمران‌، آیه76

[8] -  سوره مبارکه بقره، آیه222

[9] - عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص‌ سَلْمَانُ‌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‌2، ص64)

[10] -  سوره مبارکه أحزاب،‌ آیات 70 و 71

[11] - قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‌ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّهُ اللَّهُ‌ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إِلَى جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَى اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْ‌ءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الذُّنُوبِ. (کافی، ج‌2، ص431)

[12] - سوره مبارکه نساء، آیه 92

[13] - فِی وَصِیَّةِ النَّبِیِّ ص لِعَلِیٍّ ع قَالَ: یَا عَلِیُّ لِکُلِّ ذَنْبٍ تَوْبَةٌ إِلَّا سُوءَ الْخُلُقِ‌ فَإِنَّ صَاحِبَهُ کُلَّمَا خَرَجَ مِنْ ذَنْبٍ دَخَلَ فِی ذَنْبٍ. (من لا یحضره الفقیه، ج‌4، ص355 )

[14] -  وَ قَالَ النَّبِیُّ ص‌ إِنَّ اللَّهَ یَقْبَلُ تَوْبَةَ عَبْدِهِ مَا لَمْ یُغَرْغِرْ تُوبُوا إِلَى رَبِّکُمْ قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا وَ بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ الزَّاکِیَةِ قَبْلَ أَنْ تُشْغَلُوا وَ صِلُوا الَّذِی بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ بِکَثْرَةِ ذِکْرِکُمْ إِیَّاه.ُ (بحار الأنوار، ج‌78، ص240

[15] - سوره مبارکه نساء، آیه 18

[16] - قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‌ إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ لَمْ یَکُنْ لِلْعَالِمِ تَوْبَةٌ ثُمَّ قَرَأَ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى‌ اللَّهِ‌ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ.(کافی، ج‌1، ص47 )

[17] -سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُقَاتِلُ دُونَ مَالِهِ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ‌ قُتِلَ‌ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ الشَّهِیدِ قُلْتُ أَ یُقَاتِلُ أَفْضَلُ أَوْ لَمْ یُقَاتِلْ قَالَ أَمَّا أَنَا لَوْ کُنْتُ لَمْ أُقَاتِلْ وَ تَرَکْتُهُ.(کافی، ج‌5 ، ص52)

[18] - ....أَبْطَأَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ ص عَنْهُ ثُمَّ أَتَاهُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا أَبْطَأَ بِکَ عَنَّا فَقَالَ السُّقْمُ وَ الْفَقْرُ فَقَالَ لَهُ أَ فَلَا أُعَلِّمُکَ دُعَاءً یَذْهَبُ اللَّهُ عَنْکَ بِالسُّقْمِ وَ الْفَقْرِ قَالَ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ قُلْ لَا حَوْلَ‌ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ تَوَکَّلْتُ‌ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ‌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِ‌ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً قَالَ فَمَا لَبِثَ أَنْ عَادَ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی السُّقْمَ وَ الْفَقْرَ. (کافی، ج‌2، ص551)

[19] - قَالَ ع‌ لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ- [إِنَّ لِلِاسْتِغْفَارِ دَرَجَةَ الْعِلِّیِّینَ‌] الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ. ( نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص549)

[20] - سوره مبارکه ذاریات،‌ آیه 50

[21] - سوره مبارکه مزمل، آیه 8

[22] -...وَ لَعَمْرِی مَا عَلَیَّ مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ الْحَقَّ وَ خَابَطَ الْغَیَّ مِنْ إِدْهَانٍ وَ لَا إِیهَانٍ فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّهِ وَ امْضُوا فِی الَّذِی نَهَجَهُ لَکُمْ ....... (نهج‌البلاغة،  ص66)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۱/۲۶
طاهر آذری

نظرات  (۴)

سلام

سلام، من یک شخص مذهبی هستم کاه هم از نظر عمق مفاهیم دینی آگاه هستم چون همه کتابهای شهید مطهری رو خوندم و فهمیدم و خیلی در قرب به اذا خوب بودم و جلو ، اکثر رذیلت های اخلاقی را از همون ۱۸ سالگی پاک کردم ، فقط در استمنا و فیلم های مستهجن گیر کردم   نگاه کردم استمنا کردم ، توبه کردم هی تا الان که ۱۲ سال میگذرد همین روال بوده این اخرا واقعا در استمنا و فیلم های مستهجن شهوت رانی کردم عالما عامدا ، یک دفعه حالات معنوی و علمی از من گرفته شده گرایش ندارم دلم وارونه شده نسبت به حقایق و مسائل دینی و .. و الان خیلی ناراحتم دلم مرده و احساس کفر میکنم ولی نمی خام میخام برگردم نمیتونم من دچار اضلال کیفری شدم؟ راه نجات دارم چون حال توبه هم ندارم چکار کنم وای خدایا ...... من میترسم از آتش جهنم مرگ راهنمایی کنید 

سلام، من یک شخص مذهبی هستم کاه هم از نظر عمق مفاهیم دینی آگاه هستم چون همه کتابهای شهید مطهری رو خوندم و فهمیدم و خیلی در قرب به اذا خوب بودم و جلو ، اکثر رذیلت های اخلاقی را از همون ۱۸ سالگی پاک کردم ، فقط در استمنا و فیلم های مستهجن گیر کردم   نگاه کردم استمنا کردم ، توبه کردم هی تا الان که ۱۲ سال میگذرد همین روال بوده این اخرا واقعا در استمنا و فیلم های مستهجن شهوت رانی کردم عالما عامدا ، یک دفعه حالات معنوی و علمی از من گرفته شده گرایش ندارم دلم وارونه شده نسبت به حقایق و مسائل دینی و .. و الان خیلی ناراحتم دلم مرده و احساس کفر میکنم ولی نمی خام میخام برگردم نمیتونم من دچار اضلال کیفری شدم؟ راه نجات دارم چون حال توبه هم ندارم چکار کنم وای خدایا ...... من میترسم از آتش جهنم مرگ راهنمایی کنید 

سلام، من یک شخص مذهبی هستم کاه هم از نظر عمق مفاهیم دینی آگاه هستم چون همه کتابهای شهید مطهری رو خوندم و فهمیدم و خیلی در قرب به اذا خوب بودم و جلو ، اکثر رذیلت های اخلاقی را از همون ۱۸ سالگی پاک کردم ، فقط در استمنا و فیلم های مستهجن گیر کردم   نگاه کردم استمنا کردم ، توبه کردم هی تا الان که ۱۲ سال میگذرد همین روال بوده این اخرا واقعا در استمنا و فیلم های مستهجن شهوت رانی کردم عالما عامدا ، یک دفعه حالات معنوی و علمی از من گرفته شده گرایش ندارم دلم وارونه شده نسبت به حقایق و مسائل دینی و .. و الان خیلی ناراحتم دلم مرده و احساس کفر میکنم ولی نمی خام میخام برگردم نمیتونم من دچار اضلال کیفری شدم؟ راه نجات دارم چون حال توبه هم ندارم چکار کنم وای خدایا ...... من میترسم از آتش جهنم مرگ راهنمایی کنید 

پاسخ:
با سلام
اینجانب در آن حد نیستم که در این مورد نظر بدهم اما نظرات بزرگان علما را که موارد مشابه بیان شده عرض میکنم
توبه و استغفار زیاد و مراقبه راه حل است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">